: ۱۸ کار که کسب و کارهای قدرتمند انجام می‌دهند

در این مقاله در باره ۱۸ کار که کسب و کارهای قدرتمند انجام می‌دهند و به موفقیت آن ها می انجامد بحث می شود.

دقیقا همان اصولی که ما برای پیشرفت شخصی و تربیت فرزند استفاده می‌کنیم، مستقیما برای نحوه‌ی پرداختن ما به زندگی کاری‌مان و کار کردن با هم‌کاران در کاربرد دارد. در ادامه ۱۸ کار آمده‌است که کسب و کارهای قدرتمند انجام می‌دهند.

.

۱. پیشرفت‌شان را تحلیل و بررسی می‌کنند

یک بخش ضروری فرهنگ هر شرکت این است که بداند از کجا آمده‌است و چگونه به این‌جا رسیده‌است. ما می‌دانیم بخشی از مجذوب کردن کارمندان به کار این است که به آن‌چه انجام می‌دهیم و برای‌اش تلاش می‌کنیم، باوری قوی داشته‌باشیم. برای کسب‌وکارها مهم است که پیامی محکم را بیان کنند و فرهنگ شرکت را بسازند. هم‌چنین مهم است روی آگاهی بسیار خوب از بازار و بینش عمیق در بخش‌های کسب‌وکاری‌ای که در آنها فعالیت می‌کنید، سرمایه‌گذاری کنید.

.

۲. رنج و سختی را تحمل می‌کنند

کسب و کارهای قدرتمند برای آدم‌های نازک‌نارنجی نیست. رهبری گروه‌ها، قسمت‌ها، و شرکت‌ها چالش برانگیز است. شما هرگز ۱۰۰ درصد اوقات شما را دوست ندارند یا به شما احترام نمی‌گذارند. خیلی وقت‌ها تصمیم‌هایی می‌گیرید که دیگران دوست ندارند. به عنوان رهبر اثربخش یک کسب‌وکار، باید بتوانید گاهی در موقعیت حرفه‌ای‌تان میزان زیادی رنج و سختی را تحمل کنید.

.

۳. تفکری بهره‌ور دارند

ما از کجا می‌دانیم یک کسب‌وکار چگونه فکر می‌کند؟ ما به فرآیندهای درونی در شبکه‌ی ارتباطی آن نگاه می‌کنیم. رهبرها چگونه با هم کار می‌کنند؟ آیا در کنار هم بهره‌ور هستند یا آن‌قدر رقابت شخصی وجود دارد که هیچ‌کس به دیگری اعتماد نمی‌کند؟ آیا همه از معاون به قدری می‌ترسند که هرگز واقعا حقیقت را به او نمی‌گویند؟ این یک محیط بهره‌ور نیست. آیا فرآیند‌های درونی‌تان تحمل حقیقت، رقابت سالم، و نوآوری را دارد؟ اگر این‌طور باشد شرکت‌تان به خوبی در مسیر برقراری ارتباط به‌طور بهره‌ور قرار دارد.

.

۴. انرژی ذهنی‌شان را عاقلانه خرج می‌کنند

برای هر موضوعی که تصمیم می‌گیرید به آن وارد شوید، اصولی محکم داشته‌باشید. همه‌ی شرکت‌ها سیاستی آمیخته با جاه‌طلبی شخصی دارند. این می‌تواند چالش برانگیزترین و رقابت‌پذیرترین محیطی را بسازد که هر فرد می‌تواند تصور کند. اساس هدایت موفق شرکت این است که میدان مبارزه‌تان را عاقلانه انتخاب کنید. شما نمی‌توانید هر چیزی را که خراب است درست کنید.

.

۵. باورهای اصلی‌شان را ارزش‌یابی می‌کنند

رهبران کسب و کارهای قدرتمند باید بتوانند هر صبح به آینه نگاه کنند و احساس کنند دارند با انتخاب‌های‌شان شرکت را به مسیری مثبت هدایت می‌کنند. آنها باید مجموعه‌ای از باورهای اصلی داشته‌باشند که همیشه هدایتگر انتخاب‌هایی باشند که روزانه انجام می‌دهند. این‌ها گام‌های کوچکی هستند که به مقصد یا هدف نهایی می‌انجامند.

.

۶. قدرت ایستایی دارند

این کسب‌وکارها وفاداری به برند را به‌طور موثر پایه‌گذاری کرده‌اند و بر اساس سیاست‌های پولی کارآمد کار می‌کنند. از بسیاری از جهات، این مطلوب‌ترین ویژگی این فهرست است. توانایی حضور داشتن و رقابت‌پذیر ماندن در بخش بازار خودتان آرزوی هر کسب‌وکاری است.

.

۷. آماده هستند با تکیه بر شایستگی خودشان تلاش کنند و موفق شوند

آیا تیم رهبری شرکت‌تان برای کارمندان قابل دسترسی و شناخته‌شده است؟ آیا کارمندان احساس می‌کنند شما آنها می‌شناسید، یا این حس وجود دارد که تیم مدیران اجرایی غیرقابل دسترسی و سرزنش ناپذیر است؟ من فکر می‌کنم دومی اغلب اوقات به عنوان الگوی منسوخ و قدیمی پنداشته‌می‌شود. کسب‌وکارهای آینده به رهبرانی نیاز خواهندداشت که بتوانند به شایستگی‌های خودشان تکیه کنند و به خوبی روابطی شخصی و نیز الهام‌بخش برقرار کنند.

.

۸. از اوقات تنهایی لذت می‌برند

آیا کسب‌وکارتان فعالانه درگیر توسعه‌ی استخر استعدادش است؟ آیا رهبران بالقوه را در میان خودتان پرورش می‌دهید؟ ترویج رشد و پیشرفت درون شرکت‌تان یکی از عاقلانه‌ترین سرمایه‌گذاری‌هایی است که می‌توانید انجام دهید و از جهات مختلف حاصل خوبی به‌دست می‌دهد. پیشرفت حرفه‌ای در عین این‌که کارمندان را بیش‌تر مجذوب کار می‌کند، به شناسایی رهبران فردا نیز کمک می‌کند و به آنها این فرصت را می‌دهد که در زمینه‌های کاری نسبتا بی‌خطر قدرت‌شان را نشان بدهند.

.

۹. از شکست استقبال می‌کنند

ما می‌دانیم بیش‌تر کارآفرینان موفق روی لبه‌ی این تیغ قرار دارند که بازار به کدام سو می‌رود. این موقعیت می‌تواند خیلی پرریسک باشد، و در یک روز تعداد آدم‌هایی که شکست می‌خورند، به اندازه‌ی آدم‌هایی است که موفق می‌شوند. آیا شما از شکست استقبال می‌کنید؟ آیا کسب‌وکارتان برای این‌که دوام بیاورد، آن‌قدر امن و بی‌خطر بازی می‌کند که دیگر یک کسب‌وکار مطرح نیست؟ امنیت قطعا وقت و جای خودش را در کسب‌وکار دارد، اما معمولا برای یک برحه‌ی زمانی گسترده مناسب نیست و هرگز یک راهبرد کسب‌وکار ثابت برای افراد پرتکاپو نیست.

.

۱۰. از موفقیت آدم‌های دیگر خوشحال می‌شوند

آیا شرکت‌تان محیطی برای برتری مولد ایجاد می‌کند؟ محیطی که رقابت را ترویج کند اما نه به قیمت از بین رفتن روابط انسانی که کسب‌وکار را به هدف‌اش می‌رساند؟ ما باید بتوانیم دستاوردها را تشخیص بدهیم و از آن برای انرژی گرفتن و رسیدن به موفقیت استفاده کنیم. این نوع نگرش می‌تواند همه‌گیر باشد اما باید از راس شروع شود. آدم‌ها به خاطر ایده‌ها به رسمیت شناخته می‌شوند و به خاطر چیزی که ارائه می‌کنند اعتبار می‌گیرند.

.

۱۱. مسئولیت کامل رفتارهای گذشته‌شان را می‌پذیرند

آیا رهبران‌تان حساب‌پذیر هستند؟ آیا آنها حساب‌پذیری شخصی را ترویج می‌کنند؟ یا محیط به گونه‌ای است که همه برای بقا تلاش می‌کنند و تقصیر را به گردن دیگری می‌اندازند؟ در سطح شخصی، هیچ‌کس نمی‌خواهد شغل‌اش را از دست بدهد، اما اگر رهبران تابع حساب‌پذیری نباشند، عدم حساب‌پذیری درون شرکت فراگیر خواهدشد. در نهایت، اطمینان از حساب‌پذیری، محرک این است که در لحظه درست تصمیم‌گیری کنید، نه این‌که بعد از رخ دادن یک اتفاق آسیب آن را به حداقل برسانید.

.

۱۲. انرژی‌شان را روی زمان حال سرمایه‌گذاری می‌کنند

تیم رهبری شرکت‌تان در مدیریت هر روز تا چه حد اثربخش است؟ آیا این تیم به مدیریت ذره‌بینی تشویق شده‌است یا از نوع مدیرانی هستند که مداخله نمی‌کنند؟ هر دوی این‌ها می‌تواند در هر زمینه‌ای پیامدهای مثبت و منفی داشته‌باشد. به‌طور ایده‌آل، رهبران اثربخش برای هرروز رویکردی ترکیبی در پیش می‌گیرند، که طی آن، وضعیت موجود تعیین می‌کند چه نوع رویکردی بهترین نتیجه را می‌دهد. مدیریت هر روز مستلزم این است که مدیرانی که مستقیما با کارمندان کار می‌کنند، مهارت خوبی در مربیگری و برقراری ارتباط داشته‌باشند.

.

۱۳. از ریسک‌های حساب‌شده استقبال می‌کنند

آیا در کسب‌وکارتان دست به ریسک‌های حساب‌شده می‌زنید؟ آیا برای تامین سرمایه بیش از زیر قرض رفته‌اید و نمی‌توانید یک دوره زیان یا شکست را با موفقیت پشت سر بگذارید؟ پذیرش ریسک یقینا در فضای کسب‌وکار در سراسر جهان ضروری است، اما ریسک بیش از حد خطرناک است. این می‌تواند موقعیت حرفه‌ای کارمندان‌تان را، و مانایی نهایی کسب‌وکارتان را تحت‌الشعاع قرار دهد. همه‌ی رهبران باید در متوازن کردن ریسک اثربخش باشند و مسیری را انتخاب کنند که به رشد دراز‌مدت بینجامد.

.

۱۴. مهربان هستند

آیا کسب‌وکارها می‌توانند مهربان باشند؟ البته که می‌توانند. بازار سوخت جایگزین به روش‌های مختلف سعی می‌کند با سیاره‌ی زمین مهربان باشد. ما می‌توانیم با سرمایه‌گذاری در فرآیندهای درونی اثربخش و تولید محصولات باکیفیت، با مشتریان‌مان مهربان باشیم. ما می‌توانیم با ساختن یک محیط کار مثبت، ایجاد راه‌هایی برای کاهش استرس و ترویج سلامت با کارمندان‌مان مهربان باشیم. این یکی احتمالا آسان‌ترین چیزی است که می‌توانیم در بیش‌تر بخش‌های کسب‌وکارمان بگنجانیم، و چیزی است که مستقیما با یک خصیصه‌ی شخصی نیز ارتباط دارد.

.

۱۵. شاد می‌مانند

آیا کسب‌وکارتان می‌تواند در زمان دشواری خودش را حفظ کند؟ آیا وقتی به‌دقت تحت بررسی هستید، می‌توانید نگرشی مثبت داشته‌باشید؟ هر کسب‌وکاری فشارهای نظارتی، مالی، و اخلاقی دارد. آیا می‌توانید در بحبوحه‌ی کنار آمدن با این فشارهای دشوار، نگرشی مثبت داشته‌باشید؟ توانایی مثبت‌اندیش ماندن چیزهای زیادی درباره‌ی تیم رهبری می‌گوید.

.

۱۶. تغییر را با آغوش باز می‌پذیرند

تنها چیزی که تغییر نکردن آن تضمینی است، تغییر مداوم است. در هر روز چیزهای زیادی می‌تواند تغییر کند. دولت، بازار بورس، اوضاع مالی، بلایای طبیعی، و خیلی چیزهای دیگر می‌توانند کسب‌وکارمان را با موانع و فرصت‌ها مواجه کنند. به ندرت پیش می‌آید که یک تغییر فقط یک چالش باشد، بلکه تقریبا همیشه فرصتی را برای فرد ایجاد می‌کند، حتی اگر فقط به دلیل راه‌حل منحصر به‌فرد او برای آن مشکل باشد.

.

۱۷. مسلط می‌مانند

طرح‌ریزی بلندمدت راهبردی، بهترین راه برای ایجاد تسلط تقریبی یک کسب و کارهای قدرتمند است، که این یعنی توانایی پیش‌بینی رخدادهای اجتناب‌ناپذیر و غیرقابل کنترل به‌طور موثر. وقتی رهبران‌تان مرتبا درگیر پرداختن به یک طرح بلندمدت اثربخش هستند، چند اتفاق می‌افتد. اعضای تیم با هم هم‌سو هستند و مکررا درباره‌ی طرح تبادل اطلاعات می‌کنند. هم‌چنین، از همه‌ی گفت‌وگوهای پیش‌زمینه که به گفت‌وگوها و تصمیم‌های حساس منجر می‌شوند، آگاه هستند و می‌توانند با استفاده از همان اولویت‌ها از پس مسائل کوچک در دنیای‌شان بربیایند.

.

۱۸. کسب و کارهای قدرتمند پویا هستند

صحبت کردن درباره‌ی تفکر رو به جلو و اجتناب از تفکر اکتفا به”وضع کنونی” آسان‌تر از عمل کردن به آن است. کم پیش می‌آید که یک کسب‌وکار حقیقتا نوآوری را تحمل کند، چه برسد به ترویج محیطی برای نوآوری. رهبران کسب‌وکار می‌توانند این نوع طرز فکر را در خودشان پرورش بدهند، اما هنگام ایجاد محیطی برای پرورش این نوع طرز فکر را در کارمندان شکست می‌خورند. وقتی بخش‌هایی از بازار را بررسی می‌کنید که سریع‌ترین رشد را دارند و در آینده مطرح‌ترین بخش خواهندبود، می‌بینید که به‌طور واضح روی نوآوری تمرکز دارند.