گرچه امروزه نیاز به استفاده از نرم افزار در مجموعه های کوچک و بزرگ امری عادی محسوب می شود، اما هنوز هستند مجموعه هایی که از ابزارهای عمومی (مانند اکسل) و یا حتی با اسناد کاغذی !! و یا با ابزارهای غیر متناسب دیگر اطلاعات خود را نگهداری می نمایند. این سازمانها دلایل خاص خود را در این زمینه دارند که در زیر به برخی از آنها می پردازیم:
-امنیت اطلاعات: مدیران این سازمانها معتقدند نگهداری اطلاعات بر روی کاغذ و یا ابزارهایی مانند اکسل برایشان امن تر است! آنها بر این باورند که با این کار دستیابی اطلاعات برای افراد دیگر (ادارات ذینفع مجموعه مانند اداره دارایی، تامین اجتماعی و ...) سخت و یا در برخی موارد غیر ممکن خواهد بود و از این موضوع احساس امنیت می کنند. غاقل از اینکه این راهکار دو مشکل دارد: ا.ل اینکه دسترسی به همین اطلاعات برای خود این افراد هم بسیار سخت بوده و روند تصمیم گیری به موقع را مختل می نماید. دوم اینکه: سابقه این اطلاعات عملا غیر قابل استفاده بوده و حتی به فرض امکان نگهداری آن، اصلا امن نیستند. سوم اینکه: تغییر در این اطلاعات به سادگی ممکن بوده و به دلیل عدم امکان دریفات گزارشات سیستماتیک، این سازمانها بسیار دیر متوجه این موضوع خواهند شد.
-هزینه سیستمی نمودن: دلیل دیگری که تصمیم گیری برای بهره برداری از سیستمهای اطلاعاتی را برای مدیران کند می سازد، هزینه اولیه انجام آن است. طبعا بهره گیری از هر ابزاری، نیاز به سرمایه گذاری دارد. این مدیران اغلب برای بهینه سازی و گسترش دستگاههای تولید برنامه دارند، امنیت و مانیتورینگ محیط کار خود را با دقت و با استفاده از دوربینهای پیشرفته انجام می دهند، حتی کامپیوترهای سازمان را به روز می کنند، اما سرمایه گذاری برای نرم افزار (یا در حقیقت سرمایه گذاری برای اطلاعات سازمان خود) را غیر ضروری می پندارند. اغلب این جمله از این مدیران به گوش می رسد که: "کارهای مهمتر دیگری داریم که منابع موجود را باید برای آن صرف نماییم." غافل از اینکه چه سرمایه گذاری مهمتر از اطلاع داشتن از کسب و کارمان!!!
-ترس از ناشناخته ها: برخی از مدیران نیز وارد شدن به این محیط را همچون وارد شدن به دنیای ناشناخته ها می دانند. آنها گمان می برند با روش دستی و یا ابزارهای عمومی می توانند موضوعات را بهتر درک نمایند و اگر ابزارها تغییر نماید، در دنیایی ناشناخته گیر می افتند که شناختی از آن ندارند و باید هرچه دیگران می گویند را بدون چون و چرا بپذیرند!!
این مدیران به دلیلی اینکه خود را یک مجری می دانند دچار این نگرانی می شوند، در صورتیکه جایگاه آنها ناظر است. آنها باید بر روی کار سایر افراد نظارت کنند و تجربه خود را در گزارشاتی که افراد زیر دست می دهند بکار گیرند. در هر زمان ( و خصوصا امروزه) با گسترش ابزارها و سرعت تغییر در محیط پیرامون و در نتیجه اطلاعات، نیاز به استفاده از ابزارها روز به روز بیتر می شود. چرا که دیگر عامل انسانی قدرت همپایی با این تغییرات را بدون ابزار ندارد. بازار اقتصاد، امروزه چون میدان مسابقه ای است که رقبا در آن با حداکثر توان به پیش می روند. حال باید اندیشید که در این میدان، اگر رقبا بر ابزارها و ماشین های متناسب مسیر پیش رو سوار باشند، آیا باز هم می توان پیاده و صرفا با تکیه بر توانایی فردی به دنبال آنها دوید؟!!! نویسنده: امیرحسین عسکری طباطبایی
|